نام مجتمع قضایی و شعبه: مجتمع شهید قدوسی شعبه ۱۳۳ ۳۳۰/۸۳ الف: کلاسه پرونده: ۱۳۳ بسمه تعالی- رأی دادگاه درخصوص اتهام خانمها ۱- پروانه ۴۰ ساله خانه دار مدرس دانشگاه اهل تهران ساکن مشهد با وکالت آقای علیرضا صادقی متهم است به نشر اکاذیب ۲- مژگان ۲۱ ساله اهل و ساکن مشهد متهم است به مشارکت در نشر اکاذیب موضوع شکایت آقای دانیال با وکالتت آقای علی درایتی بدین توضیح که شاکی در شکواییه خود اظهار داشته است که با همسرش (متهمه ردیف دوم) اختلاف داشته وی با مراجعه به متهمه ردیف اول که در منزلش مشاوره روانپزشکی میداده است از وی بودن اینکه از شاکی معاینه و یا مصاحبه و یا مشاوره ای بعمل آورده باشد و یا حتی وی را دیده باشد یک گواهی در سیربرگ مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی با مجوز رسمی از سازمان ملی جوانان با شماره ۲۹۲۹۲۷ به تاریخ ۸۳/۱/۲۱ بدین مضمون «احتراماً گواهی می شود که خانم مژگان جهت درمان افسردگی به اینجانب مراجعه کردند و علت بیماری ایشان درگیری های شدید با همسرشان می باشد همسر نامبرده دارای اختلال شخصیت می باشد و چنانچه این وضعیت ارتباطی ادامه پیدا کند میتواند منجر به پیشرفت افسردگی و سیر آ ن به جنون باشد- پروانه مجد کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی عضو هیئت علی دانشگاه ۸۳/۱/۲۱ » و سپس همسرم این گواهی را به دادگاه خانواده و اعضای خانواده ام و فامیل ارائه نموده است و به حیثیت من خدشه وارد نمود ه و از ای طریق همسرم موفق به گرفتن گواهی عدم امکان سازش و در نهایت حکم طلاق شده است متهمه ردیف اول در مدافعات خود ضمن رد اتهام منتسبه به خود اعلام داشته است من سادگی و اشتباه کردم که براساس احساس خودم این گواهی را صادر کردم و متأسفم من قربانی یک دعوای خانوادگی شدم حاله که شاکی را دیدم به نظری که دادم پایبند هستم و تا آخرش هستم چون یک زن چهل ساله مدرس دانشگاه را به دادگاه کشانده است؟ وکیل مدافع محترم متهمه ضمن تقدیم لایحه ای که به شماره ۲۳۶-۸۳/۸/۱۹ ثبت دفتر لوایح دادگاه گردیده است دفاع نموده اند در گواهی صادره….. به غیر نشده و سوءنیت هم وجود نداشته و اکاذیبی نبوده است که نشر آن جرم باشد و……. متهم ردیف دوم در مدافعات خود اظهار داشته است من دچار افسردگی روحی شدم جهت درمان نزد خانم پرونانه رفتم و گواهی مذکور نتیجه مشاوره من بوده است و به دادگاه خانواده دادم که شوهرم را به پزشکی قانونی معرفی کرده اند که پرشکی قانونی چنین نظر داده است که شوهرم جنون و سفاهت ندارد ولی نیاز است که شوهرم و من مدت شش ماه تحت درمان و مشاوره روانپزشکی قرار می گیریم و سپس استعلام لازم انجام شود؟ وکیل شاکی نیز ضمن دفاع از موکل خود لایحه ای به دادگاه تقدیم که به شماره ۲۳۹- ۸۳/۸/۱۹ ثبت دفتر لوایح گردیده است النهایه دادگاه با توجه به محتویات جمیع اوراق پرونده و شکایت شاکی و مدافعات متهمین و وکلای مدافع آنان و ملاحظه لوایح تقدیمی دادگاه ضمن رد دفاعیات و کیل مدافع محترم به این استدلال که اظهار نظر پزشکی در مورد افراد بدون انجام معاینات لازم حضور ی و یا روئیت سوابق بالینی بیمار نظری غیر منطقی و غیر عقلایی می باشد همانطوریکه متهمه ردیف دوم با ارائه گواهی صادره به دادگاه خانواده و استعلام قاضی محترم دادگاه خانواده از پزشکی قانونی براساس نظریه مذکور پزشکی قانونی که نهادی معتبر و دارای جایگاه قانونی و هیئتی دارای پزشکان متخصص می باشد اعلام منظر خود را منوط به انجام مشاوره روانپزشکی برای شاکی و همسرش به مدت شش ماه لازم داشته است چگونه متهمه بدون روئیت شاکی و انجام مصالحه در چند جلسه به اختلال…. شاکی نظر داده است؟ و از طرفی سوء نیت متهمه ردیف اول ودوم محرز می باشد زیرا براساس گزارش آقای دکتر جواد بهادرخان در صفحه ۳۱ پرونده آمده است در سه برگ مرکز واحدهای مشاوره که بعنوان یادداشت و صدور گواهی استناد می شود تنها در صورتی اعتبار گواهی مرکز را دارد که به امضاء مؤسس و مهمور به مهر مرکز باشد و گواهی صادره بدون امضاء و مهر تأیید اینجانب بود ه است؟ و مسئولیت امضاء بعهده مشاوره است و از گواهی در زمان صدور (۸۳/۱/۲۱) اطلاعی ندارم. و گواهی تشحیص اختلاس شخصیت غیابی صادر شده است؟ و بهتر می بود که ایشان را رؤیت و مورد مصاحبه قرار می دادند و بنظر اینجانب چنین شخصیت احتمالی نمی تواند ملاک عدم توانمندی و سازگاری برای عدم تداوم ازدواج باشد و لازم به ذکر است که خانم پروانه چندین ماه است که در مرکز مشاوره «اندیشه و رفتار» اشتغال ندارند و بنظر دادگاه استفاده متهمه از سه برگ مرکز مشاوره مذکور در حالیکه در آنجا اشتغال به کار ندانسته و سمتی هم نداشته تعمداً برای مهم جلوه دادن موضوع بوده است در حالی که اجازه و صلاحیت صدور گواهی در سه برگ مؤسسه مذکور را نداشته است و ادعای وی معین بربی اطلاعی از اینکه گواهی باید به امضاء مسئول برسد و وی نباید گواهی صادر کند با ادعا دیگر وی که تعمداً در زیرگواهی مهر خود را منقوش نموده تناقض آشکار دارد فلذا دادگاه بزه انتسابی به متهمین را ثابت تشخیص و با استناد به مواد ۴۲ و ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی و با اعلام م ۲۲ قانون مجازات اسلامی بلحاظ وضعیت خاص آنان دادگاه متهمه ردیف اول را به پرداخت جزای نقدی به مبلغ پنج میلیون ریال متهمه ردیف دوم را نیز به پرداخت جزای نقدی به مبلغ یک میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس محکوم می نماید رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در یکی از محاکم تجدید نظر مر کز استان می باشد. رئیس شعبه ۱۳۳ دادگاه عمومی مشهد قارونی ۸۳/۹/۱۰ از رأی صادره خانمها پروانه و مژگان تجدید نظر خواهی می کنند و پرونده به دادگاه تجدید نظر استان شعبه سوم ارسال می شود. در تاریخ ۸۳/۱۱/۲۹ در وقت فوق العاده جلسه شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی به تصدی دادرسی امضاءکنندگان هیئتی مرکب از آقای پور اسلامی رئیس شعبه و آقایان احمد یعقوبی واحمد محمدی منش مستشاران شعبه سوم دادگاه تجدید نظر تشکیل و پرونده کلاسه فوق تحت نظر قرار میگیرد دادگاه با ملاحظه اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید. بسمه تعالی رأی دادگاه در مورد تجدید نظر خواهی خانمها پروانه و مژگان از دادنامه شماره ۲۴۴/۱۰۰/۲۶/۸/۸۳ در پرونده کلاسه ۲۶۸/۸۳ شعبه ۱۳۳ عمومی مشهد با تهام شرکت در نشر اکاذیب موضوع شکایت آقای دانیال افشار زاده بترتیب به پنج و یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم گردیده اند نظر به اینکه تجدید نظر خوانده برای شکایت خود استناد به گواهی مورخه ۸۳/۱/۲۱ صادره از ناحیه خانم پروانه نموده است که در آن مرقوم شده که خانم مژگان ارشادی جهت درمان افسردگی باینجانب مراجعه کرده و علت بیماری ایشان درگیریهای شدید با همسرشان می باشد همسر نامبرده دارای اختلال شخصیت می باشد و چنانچه این وضعیت ارتباطی ادامه پیدا کند می تواند منجر به پیشرفت افسردگی و مسیر آن به جنون باشد و تجدید نظر خواه ردیف اول خانم پروانه در دفاعیات خود در برگهای ۲۴ و۲۶و۵۱و۵۳ و لایحه تجدید نظر خواهی خود عنوان نموده است که تجدید نظر خواه ردیف دوم به عنوان بیمار به من مراجعه و با ارائه مدارک از قبیل نظریه پزشکی قانونی شماره ۱۲۰۹-۸۳/۱/۱۷ و رأی شماره ۸۲/۵۷۷-۳/۳/۸۲ شعبه ۳۵ عمومی و شماره ۱۰۵۴/۲۱۳/۲۱/۵/۸۳ شعبه ۹ تجدید نظر استان خراسان و معاینات و بررسی گواهی استنادی صادر گردیده است و کلمه اختلال شخصیت هم از اصطلاحات علمی روانشناسی می باشد و از طرفی در دادخواست تقاضای گواهی عدم امکان سازش خانم مژگان ارشادی در رأی شماره ۱۵۸۷/۱۱/۶/۸۳ نیز یک علت صدور گواهی عدم امکان سازش ایراد ضرب و شتم ذکر شده است بنابه مراتب فوق صدور گواهی و استفاده نمودن از آن در دادگاه خانواده نمی تواند مصداق نشر اکاذیب باشد و تجدیدنظر خواهی موجه و با اجازه از بندها شق ب ماده ۲۵۷ قانون آئین دادرسی کیفری رأی معترض عنه نقض و باستناد ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی کیفری رأی بر برائت تجدید نظر خواهان صادر می شود این رأی قطعی است. رئیس شعبه سوم دادگاه تجدید نظر خراسان رضوی مستشاران دادگاه تجدید نظر پوراسلامی مهدی منش- احمد یعقوبی