شماره دادنامه: ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۲۸۰۰۰۷۸ مورخ: ۱۳۹۳/۰۱/۳۱ رای بدوی در خصوص دادخواست آقای ع.الف. فرزند الف. و آقای الف.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ب. و س.ط. به طرفیت آقای م.ن. و ع.الف. با وکالت آقای خ.الف. و خواندگان ع.الف. و ع.ع. به خواسته صدور حکم تخلیه عین مستاجره تجاری به لحاظ تعدی و تفریط و پرداخت کلیه خسارت دادرسی دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و نظر به اینکه احراز صحت و سقم موضوع تعدی و تفریط با توجه به فنی بودن موضوع و اظهارنظر اهل فن را لازم دارد به همین جهت کسب نظر کارشناس رسمی دادگستری را لازم دانسته دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناسی را صادر و کارشناس بدوی و هیئت سه نفره به شرح لایحه تقدیمی به شماره ۶۷۷-۹۱/۳/۱۷ و ه ۱۱۰۱-۹۱-۹۱/۱۱/۳ هیئت سه نفره اعلام داشته اند هیچ گونه تغییر در نوع و تعداد ورودی های سالن و انبار انجام نگرفته مرمت کف پله و پاگرد منتهی به سالن و دفتر و کف پوش اجرای سقف کاذب و رنگ آمیزی دیوار سالن که با در نظر گرفتن عدم آسیب به اساس استحکام بنا امکان حذف برچیدن سریع می باشد که در بهبودی کاربری و بهره برداری صورت گرفته است بنابراین تعدی و تفریط که مصداق قانونی پیدا کند احراز نگردیده است علی هذا دادگاه دعوی خواهان را غیر وارد تشخیص مستنداً به ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد رای صادره حضوری ظرف مهلت بیست روز قابل اعتراض در محاکم محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد. رئیس شعبه ۱۳ دادگاه عمومی حقوقی تهران – صمدی رای تجدید نظر درباره تجدیدنظرخواهی آقای م.ب. به وکالت از آقایان ع.الف. و الف.الف. به طرفیت آقایان م.ن. و ع.الف. و ع.ع. نسبت به دادنامه شماره ۹۱۱۱۵۶ مورخ ۹۱/۱۲/۲۰ صادره از شعبه سیزده دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران که دربردارنده حکم به بطلان دعوای تجدیدنظرخواه به خواسته تخلیه عین مستاجره به شرح منعکس در دادنامه اصدار گردیده است درخور پذیرش نیست چرا که اساس و پایه رای معترض عنه بر مبنای نظریه کارشناسی یک نفره و سه نفره صادر گردیده است و با اوضاع و احوال واقع نیز منطبق می باشد بنابراین دادنامه مزبور مطابق اصول و موازین قانونی و محتویات و مستندات پرونده انشاء شده است و به نحوه رسیدگی مرجع نخستین خدشه و منقصتی وارد نیست و تجدیدنظرخواهی مشارالیه با جهات قانونی موضوع ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی منطبق نمی باشد و لایحه تجدیدنظرخواهی در این مرحله نیز تکرار همان مطالب آورده شده در مرحله بدوی بوده است متضمن جهات موجه که باعث نقض و بی اعتباری دادنامه یاد شده را ایجاب نماید نمی باشد از این رو به استناد ماده ۳۵۸ قانون مزبور ضمن رد اعتراض وکلای تجدیدنظرخواهان دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار می نماید این رای به بیان ماده ۳۶۵ قانون پیش گفته قطعی است. مستشاران شعبه ۲۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران نامدار – فلکی