دادنامه: ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۰۲۲۰ مورخ: ۱۳۹۳/۰۳/۰۳ رای بدوی در خصوص دعوی خانم الف.الف. فرزند ح. با وکالت خانم ن.ش. به طرفیت اداره ثبت احوال به خواسته ابطال شناسنامه بدین شرح که خواهان اعلام نموده است دارای خواهری به همین نام بوده که به علت بیماری فوت نموده است و پس از فوت وی والدین ایشان شناسنامه خواهر متوفی خواهان را که در تاریخ ۵۸/۲/۱۷ متولد شده است برای خواهان که در تاریخ ۶۳/۲/۱۷ متولد شده است اختصاص داده اند لذا خواهان تقاضای صدور حکم به ابطال شناسنامه مذکور صدور شناسنامه جدید به تاریخ ۶۳/۲/۱۷ نموده است این دادگاه با توجه به اینکه شناسنامه خواهان بر اساس مقررات قانونی مربوطه و به صورت رسمی صادر و تحویل ایشان گردیده است و ایشان به مدت بیش از سی سال از شناسنامه مذکور استفاده نموده و هیچ گاه مدعی عدم تعلق شناسنامه مذکور به خویش نشده است و با استفاده از آن و با ارائه آن به ادارات و مراجع قانونی مختلف فی الواقع اقرار به صحت مندرجات آن و تعلق شناسنامه به خودش نموده است و با توجه به اینکه خواهان هیچ گونه دلیلی مبنی بر فوت خواهرش و یا تولد خویش در مورخه ۶۳/۲/۱۷ به دادگاه ارائه نکرده است و استشهادیه شهود نیز با توجه به اینکه معمولاً دوستان و اقوام اطلاعی از تاریخ دقیق تولد اشخاص دیگر ندارند و اساساً بعضی از شهود در آن زمان خود در سنین کودکی بسر می برده اند و با توجه به اینکه در فرض صحیح بودن ادعای خواهان می بایست ایشان در سن دو سالگی وارد دبستان شده باشند که این امر منطقاً صحیح به نظر نمی رسد لذا این دادگاه دعوی خواهان را غیر وارد تشخیص و مستنداً به مواد ۱۲۵۷ و ۱۲۹۰ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری محسوب و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد. رئیس شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران – کرمی رای تجدید نظر تجدیدنظرخواهی خانم الف.الف. با وکالت خانم ن.ش. به طرفیت اداره ثبت احوال تهران نسبت دادنامه شماره ۱۰۲۲ – ۹۲/۱۲/۶ شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواهان به خواسته ابطال شناسنامه فعلی با تاریخ تولد ۱۳۵۸/۲/۱۷ و صدور شناسنامه جدید با تاریخ تولد ۶۳/۲/۱۷ با این استدلال دادگاه بدین مضمون که بیش از سی سال از شناسنامه غیر استفاده نموده ولی هرگز مدعی عدم تعلق به خویش نبوده که این خود اقرار به صحت سند سجلی مبحوث عنه می باشد و دلیلی نیز مبنی بر فوت خواهرش که شناسنامه منتسب به وی اعلام داشته ارائه نکرده با صدور حکم به بطلان دعوی مورد اجابت قرار نگرفته است. به نظر این دادگاه استدلال به مرجع نخستین مواجه با ایراد قانونی است زیرا با فرض عدم اقدام استفاده کننده از شناسنامه جهت ابطال آن در یک مدت طولانی دلالت بر تایید سند سجلی اختصاص یافته به خود نیست و نمی توان از آن تلقی اقرار نمود. اقرار به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی دارای مراتبی است که نزد حاکم با شرایط خاص صورت می پذیرد و نمی توان با نتیجه گیری از یک عمل یا مفهوم مخالف موضوعی به تحقق این دلیل اعلام نظر کرد و در مقابل دلیل اقامه شده که همان گواهی گواهان می باشد علی رغم عدم وجود معارض مورد توجه قرار نمی گیرد علی ایحال با استدلالی که گذشت مستنداً به مواد ۳۵۸ و ۱۹۸ از قانون آیین دادرسی مدنی و ۹۹۵ قانون مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه و محمول بر صحت داشتن دعوی خواهان بدوی حکم به ابطال شناسنامه و سند سجلی وی به تاریخ تولد ۵۸/۲/۱۷ و صدور شناسنامه و سند سجلی با تاریخ تولد ۶۳/۲/۱۷ با حفظ سایر مندرجات آن صادر و اعلام می نماید. این رای قطعی است. رئیس شعبه ۱۵ دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشار دادگاه عشقعلی – اسماعیلی